بیشتر افراد ممکنه از کلمه اقتصاد بترسن و یا به نظرشون یک پدیده خیلی پیچیده و گُنگ بیاد. با شنیدن این کلمه معمولا به یاد اعداد و ارقام و نمودار و شاید مفاهیمی مثل “عرضه” و “تقاضا” بیفتیم. شاید به نظرمون بیاد که اقتصاد فقط مربوط به مسائل بزرگ کشوری باشه و تصمیمات اقتصادی فقط توسط سیاستگذاران و افراد برجسته کشور گرفته میشه. ما میدونیم که اقتصاد در رشد یک کشور و در بهبود شرایط زندگی مردم بسیار تاثیر گذار و حیاتیه. همه ما هر روز بارها و بارها کلمه اقتصاد رو در اخبار، روزنامهها، مجلات، گفتگوها میبینیم و میشنویم اما در واقع تعریف و شناخت درستی از این مفهوم نداریم.
پس :
- مفهوم واقعی اقتصاد چیه؟
- اهمیت اون در زندگی روزمره ما چیه؟
- عوامل موثر بر اون چیه؟
- اقتصاد توسط چه کسانی کنترل میشه؟
- و…
اقتصاد چیست؟
چیزی که همه ما ازش اطمینان داریم اینه که اقتصاد و پول کاملا بههم مرتبط هستند. خرید و فروش و مبادله کالاها امری اقتصادی هستند. سر کار رفتن و انتخاب شغل یک تصمیم کاملا اقتصادیه. همچنین سرمایهگذاری کردن یک انتخاب اقتصادی به حساب میاد.
اما آیا اموری که به طور مستقیم به پول مربوط نمیشن هم اموری اقتصادی هستند؟
تمیز کردن خونه، درست کردن غذا برای شام، تربیت فرزندان یا خرید کادوی تولد برای دوستتون. آیا اینها هم به اقتصاد مربوط هستند؟
ما در گرفتن همهی این تصمیمات به طور ناخودآگاه محاسباتی اقتصادی انجام می دهیم. این که چه زمانی رو برای تمیز کردن خونه در نظر بگیریم، این که با موادی که در اختیار داریم چه غذایی درست کنیم، اینکه فرزندانمون رو چطور تربیت کنیم که نحوه درست استفاده از پول و دارایی رو بدونن، اینکه با ابزار دمدستی کادویی درست کنیم که بیشترین حس رضایت رو برای دوستمون ایجاد کنه و… همه اقتصادی هستند.
اقتصاد مفهومی بسیار گسترده در زندگی ما داره و تقریبا میتوان در همه جا ردپا و تاثیر اون رو حس کرد. اقتصاددانهای مختلف در طول تاریخ تعاریف مختلفی از مفهوم این کلمه بیان کردند. به طور ساده می توان گفت که:(( اقتصاد علمی اجتماعی است که بررسی میکند اشخاص، دولتها، شرکتها و کشورها چگونه برای تخصیص منابع کم خود جهت ارضای خواستههای نامحدودشان، دست به انتخاب میزنند. اقتصاد میتواند به اقتـصاد کلان که بر رفتار کل اقتصاد تمرکز میکند و اقتـصاد خُرد که بر مصرفکنندههای انفرادی تمرکز دارد، تقسیم گردد.))
شما یک اقتصاددان هستید!
با این تعریف، همه ما بدون اینکه خودمون بدونیم یک اقتصاددان کوچک هستیم! ما هر روز به طور مداوم در حال تلاش برای برطرف کردن نیازهامون با استفاده از داشتهها و منابع محدودمون هستیم. منابع ما هم داراییهای مالی هستند، هم انرژی و زمانی که در اختیار داریم، هم منابعی که در طبیعت در اختیار ما هست و هم هرچیز محدودی که ما رو بتونه در راه رسیدن به خواسته هامون کمک کنه.
دانش گرفتن تصمیمات درست اقتصادی یا همون شمّ اقتصادی چیزی نیست که برای یادگیری اون حتما نیاز به تحصیلات آکادمیک یا کلاس آموزشی داشته باشیم. دانش اقتصادی هر فرد میتونه حاصل تجربیات، قرار گرفتن در محیط، گفتگو و مشورت با دیگران و انتخابهای درست و غلط باشه. مثلا فروشندهای که سالها تجربه کار در بازار رو داره و برای مثال میدونه که چه زمانی باید چه محصولی رو خریداری کنه تا به صرفهتر باشه، از دانش اقتصادی خوبی برخورداره.
اقتصاد خرد و کلان
اقتصاد به طور کلی به دو حوزه ی اقتصاد خرد و اقتصاد کلان تقسیم میشود:
اقتصاد خرد(Microeconomics): این حوزه به بررسی رفتار افراد، شرکتها، کارخانهها و تحلیل تصمیمات اقتصادی آنها و تاثیرشان بر سیستم اقتصادی بزرگتر(مثلا سیستم اقتصادی کشور) می پردازد. اقتصاد خرد به بررسی دلایل متفاوت بودن ارزش کالاهای مختلف و چگونگی ارتباطات اقتصادی بین اجزای یک سیستم اقتصادی میپردازد. اقتصاد خرد همچنین تمایلات بازار تقاضا و انتخابهای افراد جامعه و چگونگی تاثیر آن بر روند تولید را مورد مطالعه قرار می دهد.
اقتصاد کلان(Macroeconomics): از طرفی دیگر اقتصاد کلان به بررسی کل سیستم اقتصادی به صورت جامع و در ابعاد گسترده می پردازد. این حوزه به مسائلی می پردازد که تمام جامعه و سیستم اقتصادی را تحت تاثیر قرار میدهد. مسائلی مثل تاثیر تورم و یا افزایش ناگهانی قیمتها. این حوزه همچنین به روی رشد اقتصادی و تولید ناخالص داخلی(GDP) تمرکز میکند. نرخ بیکاری و تاثیرات آن بر سیستم اقتصادی و تولید ملی نیز از مسائلی است که مورد مطالعه قرار میگیرد.
به طور کلی اقتصاد کلان به بررسی مجموعهی رفتارهای اقتصادی در ابعاد بزرگ و به صورت جمعی میپردازد.
تاریخ اقتصاد
کلمه اقتصاد(Economy) ریشهای یونانی دارد و به معنای “مدیریت خانوار” است. مطالعهی این علم توسط فلاسفه یونان باستان و به طور مشخص ارسطو آغاز شد. اما اقتصاد نوین در قرن هجدهم در اروپا و مشخصاً در فرانسه و اسکاتلند رشد یافت. آدام اسمیت(Adam Smith) فیلسوف و اقتصاددان اسکاتلندی در سال 1776 میلادی کتاب مشهور “دارایی ملتها” رو نوشت که در زمان خودش جزء منابع مهم اقتصادی به شمار می آمد.
در قرن 19 میلادی و با پیشرفت تکنولوژی و رشد ارتباطات و داد و ستدهای بینالمللی سیستم اقتصادی کشورها نیز شروع به تغییر و تحول کرد. روندی که در زمان جنگجهانی دوم و بعد از آن سرعت بیشتری گرفت. بعد از جنگ سرد و در اواخر قرن 20 و اوایل قرن 21 میلادی اقتصاد جهانی دچار تغییر و تحولات اساسی شد.
با یک دید کلی تاریخ تکامل اقتصاد به ترتیب شامل فازهای زیر است:
- اقتصاد کهن بر پایه کشاورزی پایهریزی شده بود.
- انقلاب صنعتی نقش مطلق کشاورزی در اقتصاد رو کمرنگتر کرد. کشاورزی از حالت ابتدایی تبدیل به کشاورزی صنعتی شد. مزارع مخصوص کشت محصول به خصوص ساخته شدند. استخراج معادن، ساخت و ساز و تولیدات کارخانهای نقش تاثیرگذاری به خود گرفتند. تجارت به علت اهمیت داد و ستد و توزیع کالا بین کشورها توسعه یافت.
- در عصر مدرن و با پیشرفت تکنولوژی و گسترده شدن خدمات، جوامع به سمت جوامع مصرفگرا رفتند و نقش تصمیمات اقتصادی در زندگی مردم عادی پررنگ تر شد. به همین علت داشتن درک حداقلی از علم اقتصاد اهمیت بیشتری یافت.
رو نیوُ حساب کن!
منابع:
Pingback: itemprop="name">سیستم اقتصادی دستوری (کمونیستی) چیست؟ - بلاگ برنامه حسابداری نیوُ
Pingback: itemprop="name">چطور با اپلیکیشن نیوُ کار کنم؟(قسمت اول) - بلاگ برنامه حسابداری نیوُ
Pingback: itemprop="name">سیستم اقتصادی ترکیبی (میانه رو) - بلاگ برنامه حسابداری نیوُ
Pingback: itemprop="name">سیستم اقتصادی سنتی - بلاگ برنامه حسابداری نیوُ
Pingback: itemprop="name">سیستم اقتصادی بازار محور (سرمایهداری) - بلاگ برنامه حسابداری نیوُ
Pingback: itemprop="name">10 کشور ثروتمند در سال 2019 -مقاله نیوُ - بلاگ برنامه حسابداری شخصی نیوُ